شماره ٧٤٤: به دور خط زشرم آن لعل جان پرور برون آمد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
به دور خط زشرم آن لعل جان پرور برون آمد
زجذب طوطيان از بند ني، شکر برون آمد
زخط عالم سيه شد در نظر آن خال موزون را
سرآيد عمر مورى را که بال و پر برون آمد
نگاهش تا زمژگان تاخت بيرون سوخت عالم را
عجب آتش عنانى از صف محشر برون آمد
نه امروز از خرابات مغان مخمور مى آيم
مکرر ساغرم لب تشنه از کوثر برون آمد
چو قسمت نيست، از اقبال کارى برنمى آيد
زظلمت با دهان خشک اسکندر برون آمد
مگردان روى از بخت سيه گر بينشى دارى
که اخگر شسته رو از زير خاکستر برون آمد
زفکر عاقبت درياى خون شد قطره ام صائب
که از بحر صدف مى بايدم گوهر برون آمد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید