شماره ٧٠٧: دو شب از ماه نو سالى به عيد اميد مى باشد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
دو شب از ماه نو سالى به عيد اميد مى باشد
هلال جام هر جا هست سى شب عيد مى باشد
نباشد دولت ناخوانده را نسبت به دولتها
نشاط افزون دهد صحبت چو بى تمهيد مى باشد
زنور حق بود هر کس زهستى بهره اى دارد
ظهور ذره ناچيز از خورشيد مى باشد
نمى انديشد از زخم زبان هر کس که مجنون شد
بهار خشک مغزان سايه هاى بيد مى باشد
به عبرت بين جهان را تا کند قطع اميد از تو
که ديدنهاى رسمى را زپى واديد مى باشد
بود از گردش پرگار دور عيش مرکز را
گشاد اهل دل در حلقه توحيد مى باشد
به روى تازه صائب صلح کن از ميوه هاى تر
که سرو از دست خالى تازه رو جاويد مى باشد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید