شماره ٦٥٧: کجا خون مرا آن ساقى طناز مى ريزد؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
کجا خون مرا آن ساقى طناز مى ريزد؟
که خون شيشه در ساغر به چندين ناز مى ريزد
چه خواهد کرد گاه جلوه مستانه، حيرانم
سهى سروى که با خوددارى از وى ناز مى ريزد
کدامين تنگ ظرف آمد به اين عشرت سرا يارب
که ساقى باده از ساغر به مينا باز مى ريزد
ندارد صرفه اى با بى پروبالان در افتادن
زخون کبک، رنگ قتل خود شهباز مى ريزد
ندارد در دل معشوق اگر عاشق ره پنهان
که در دل غنچه را اين خرده هاى راز مى ريزد؟
به اين افتادگي، دارم هواى سرو بالايى
که نقش از بال مرغان سبک پرواز مى ريزد
در ايام خزان چون جمع سازد خويش را صائب؟
گلى کز بار از لرزيدن آواز مى ريزد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید