شماره ٣١١: کار ما از ساغر پرمى به سامان مى شود

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
کار ما از ساغر پرمى به سامان مى شود
مجلس ما از گل ابرى گلستان مى شود
ناخن الماس ازکارم سرى بيرون نبرد
مشکل من کى به سعى سوزن آسان مى شود؟
يوسف اين زخمى که دارى از عزيزان وطن
مرهمش خاکستر شام غريبان مى شود
جاى هر نيشى که از دست تو دارم بر جگر
گر به هم دوزند صد زخم نمايان مى شود
بر سر خاک شهيدان شمع آهى برده ايم
خون ما با دامنى دست و گريبان مى شود
صائب از تنگ دهان يار پيش دل مگو
طفل ما بدخوست بهر هيچ گريان مى شود!



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید