شماره ٢٤٣: چون خرامان از نظر آن سرو قامت مى رود

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
چون خرامان از نظر آن سرو قامت مى رود
همچو سيل از پيش، پاى کوه طاقت مى رود
اين سر سختى که از سنگ ملامت خورده است
زود دل در حلقه اهل سلامت مى رود
در بيابان جنون از راهزن انديشه نيست
کاروان در کاروان سنگ ملامت مى رود!
در خرابات مغان بى عصمتى را راه نيست
دختر رز با سيه مستان به خلوت مى رود
سوخت از گرمى نفس در سينه باد سموم
گردباد از وادى ما کى سلامت مى رود؟
در حقيقت منتنى دارد به ارباب کرم
هرکه بى منت به زيربار منت مى رود
پيرويهاى خضر ما را بيابان مرگ کرد
اين سزاى آن که در دنبال شهرت مى رود
رنگ پرواز وداع از چهره گل يافتم
چشم حسرت واکن اى بلبل که فرصت مى رود
از دل صد پاره صائب چه مى پرسى نشان؟
مدتى شد در رکاب اشک حسرت مى رود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید