شماره ٢٣٧: ياد ايامى که گلچين در گلستانت نبود

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
ياد ايامى که گلچين در گلستانت نبود
بوالهوس را دست بر سيب زنخدانت نبود
بوسه از ياقوت آتش مشربت رنگى نداشت
طوطى خط خوش نشين شکرستانت نبود
بوى پيراهن يکى از سينه چاکان تو بود
نکهت گل محرم چاک گريبانت نبود
کاکلت پهلو تهى مى کرد از باد صبا
شانه را دستى به زلف عنبر افشانت نبود
العطش مى زد تمنا در بيابان طلب
محشر لب تشنگان چاه زنخدانت نبود
زهر بى پروايى از تيغ نگاهت مى چکيد
سرمه را دست سيه کارى به مژگانت نبود
لوح رخسار تو از نقش تماشا ساده بود
دست يغمايى در آغوش گلستانت نبود
اين زمان گرديد وقف عام، ورنه پيش ازين
غير صائب بلبلى در باغ و بستانت نبود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید