شماره ١٩٨: نيستم غمگين که خالى چون کدويم مى کنند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
نيستم غمگين که خالى چون کدويم مى کنند
کز مى گلرنگ صاحب آبرويم مى کنند
دست من چون برگ تاک از رعشه ساغر گير نيست
باده چون مينا دگرها در گلويم مى کنند
گرچه مى سازم جهانى را زصهبا تر دماغ
هر کجا سنگى است در کار سبويم مى کنند
مى شود بر ديده من عالم روشن سياه
جاى مى گر آب حيوان در کدويم مى کنند
گرچه بيقدرم، ولى از ديده چون غايب شوم
همچو ماه عيد مردم جستجويم مى کنند
مى کنند از من توقع صد دعاى مستجاب
مشت آبى گر کرم بهر وضويم مى کنند
کار سوزن مى کند با سينه صدچاک من
رشته مريم اگر صرف رفويم مى کنند
مى کنم شکر بخيلان از کريمان بيشتر
کز ره امساک حفظ آبرويم مى کنند
از تسليم چون شکر گوارا مى کنم
زهر اگر صائب حريفان در گلويم مى کنند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید