شماره ١٩٤: من نه آن درياى پرشورم که خس پوشم کنند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
من نه آن درياى پرشورم که خس پوشم کنند
يا به گفتار خنک دلسرد از جوشم کنند
از فروغ مهر تابان زندگى گيرم زسر
چون چراغ ماه اگر صدبار خاموشم کنند
شور من حق نمک بسيار دارد بر جهان
دشمن چشمند اگر مردم فراموشم کنند
مى مرا بيخود نمى سازد، مگر سيمين بران
شير مست از پرتو صبح بناگوشم کنند
در مى روشن رگ تلخى شود رگهاى خواب
پنبه مينا اگر از پنبه گوشم کنند
سالها شد پيچ و تاب بيقرارى مى زنم
تا مگر چون رشته با گوهر هم آغوشم کنند
چون چراغ روز نورى نيست در سيما مرا
آن زمان گردد دلم روشن که خاموشم کنند
مصرع برجسته ام ديوان موجودات را
زود مى آيم به خاطر گر فراموشم کنند
آسمان صائب عبث خم در خم من کرده است
من نه آن شمعم که پنهان زير سرپوشم کنند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید