شماره ١٨٦: گوشه گيران در سخاوت بى نظير عالمند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
گوشه گيران در سخاوت بى نظير عالمند
چون دعا با دست خالى دستگير عالمند
با کمال بى نيازى ناز مردم مى کشند
با همه فرماندهى فرمان پذير عالمند
خسروان در يوزه همت ازيشان مى کنند
مرجع شاهان با تاج و سرير عالمند
در نمد هر چند پنهان کرده اند آيينه را
از صفاى سينه آگاه از ضمير عالمند
از لب خشکند سوهان درشتيهاى نفس
وز دو چشم خونفشان ابر مطير عالمند
مى کنند از جان فارغبال سير لامکان
گرچه از جسم گران لنگر اسير عالمند
خودفروشى را به بى سرمايگان بخشيده اند
فارغ از رد و قبول و داروگير عالمند
کرده اند از دولت دنيا به خواب امن صلح
بى نياز از اعتبار زود سير عالمند
هر هلالى را به همت گرچه مى سازند بدر
در گداز جسم خود بدر منير عالمند
دستشان هر چند کوته تر بود از آستين
در گشاد کار مردم بى نظير عالمند
گرچه بيکارند پيش مردم کوتاه بين
پيش ارباب بصيرت ناگزير عالمند
صائب از دامان ايشان دست رغبت بر مدار
کاين عزيزان وقت حاجت دستگير عالمند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید