شماره ١٦٢: گر به ظاهر حسن ميل آرميدن مى کند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
گر به ظاهر حسن ميل آرميدن مى کند
راست چون آهو نفس بهر رميدن مى کند
گر چمن پيرا کند منع تماشايى بجاست
در گلستانى که ديدن کار چيدن مى کند
چشم ازان سيب ذقن در پرده شرم آب ده
کز نگاه گرم، انداز چکيدن مى کند
زانفعال قامت او سرو با آن سرکشى
بر زمين از سايه مشق خط کشيدن مى کند
گرچه صددل هست چون تسبيح در هر رشته اش
دل به زلفش جاى خود باز از تپيدن مى کند
از مکيدن تشنگى را کم اگر سازد عقيق
تشنه را سيراب لعل او به ديدن مى کند
در کهنسالى ندارد بد گهر دست از ستم
ترک خونريزى کجا تيغ از خميدن مى کند؟
شکوه از قسمت ندارد جز پشيمانى ثمر
شير را خون طفل از پستان گزيدن مى کند
زاهد خشکى که مى لافد ز تأثير نفس
تيغ چوبينى است تهديد بريدن مى کند
هست در ميزان بينش هر سبک مغزى گران
برگ کاهى چشم را منع از پريدن مى کند
از تأمل مى شود گفتار صائب بى گره
باده ناصاف را صافى چکيدن مى کند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید