شماره ١٢٥: آسمان از برق آهم دست و پا را گم کند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
آسمان از برق آهم دست و پا را گم کند
شور اشک من نمک در ديده انجم کند
از بهشت جاودان آورد آدم را برون
تا چه با اولاد آدم خوردن گندم کند
هر که را پهلوى چربى هست از خوان نصيب
از مروت نيست پهلو خالى از مردم کند
زندگى را تلخ سازد پختگى بر کاملان
باده تا نارس بود جوش طرب در خم کند
نيک و بد يکسان بود پيش سپهر سنگدل
نيست ممکن آسيا فرق جو از گندم کند
پرده ناموس خود را مى درد بيش از کسان
کوته انديشى که چون عقرب علم از دم کند
مى تواند چين ز ابروى بخيلان دور کرد
هر که با دندان گره باز از دم کژدم کند
از صراط المستقيم شرع پا بيرون منه
چون گسست از رشته سوزن زود خود را گم کند
نيست صائب مطلب هر کس که شهرت از سلوک
در زمين نرم چون ريگ روان پى گم کند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید