شماره ٨١: گوشه گيرانى که رو در خلوت دل کرده اند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
گوشه گيرانى که رو در خلوت دل کرده اند
رشته جان را خلاص از مهره گل کرده اند
اهل دنيا در نظر بازى به اسباب جهان
حلقه اى هر لحظه افزون بر سلاسل کرده اند
کارافزايان که دنبال تکلف رفته اند
زندگى و مرگ را بر خويش مشکل کرده اند
بر رخ بى پرده مقصود، کوته ديدگان
پرده ها افزون زدامان وسايل کرده اند
مد احسان مى شمارند اين گروه تنگ چشم
چين ابرويى اگر در کار سايل کرده اند
از ورق گردانى افلاک فارغ گشته اند
خرده بينانى که سير نقطه دل کرده اند
دوربينانى که نبض ره به دست آورده اند
خار را از پاى خود بيرون به منزل کرده اند
گوشه گيرانى که دل را از هوس نزدوده اند
خلوت خود را زفکر پوچ، محفل کرده اند
از پى روپوش، واصل گشتگان همچون جرس
ناله هاى خونچکان در پاى محمل کرده اند
لنگر تسليم از دست تو بيرون رفته است
ورنه از موج خطر بسيار ساحل کرده اند
کشتگان عشق اگر دستى برون آورده اند
خونبهاى خويش در دامان قاتل کرده اند
در بهار بى خزان حشر، با صدشاخ و برگ
سبز خواهد گشت هر تخمى که در گل کرده اند
چشم مى پوشند صائب از تماشاى بهشت
رهنوردانى که سير عالم دل کرده اند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید