شماره ٦١: از حجاب عشق دل از وصل او نوميد ماند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
از حجاب عشق دل از وصل او نوميد ماند
روى مه ناشسته در سرچشمه خورشيد ماند
عمر کوته مى شود از دستگيرى پايدار
در بساط زندگانى خضر از آن جاويد ماند
بيقرارى خاک را وقت است بردارد زجاى
بس که در زير زمين دلهاى پراميد ماند
از اثر دور نکونامان نمى گردد تمام
در جهان از فيض جام آوازه جمشيد ماند
ناخن تدبير سر از کار ما بيرون نبرد
زير ابر تيره پنهان اين هلال عيد ماند
حسن نتوانست کردن خط مشکين را علاج
آخر اين ابر تنک بر چهره خورشيد ماند
صائب از داغ عزيزان خضر روز خوش نديد
واى بر آن کس که در قيد جهان جاويد ماند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید