غزل شماره ۷۸۵

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
هر دمم مست به بازار کشى
راستى چست و به هنجار کشى
مى عشقم بچشانى و مرا
مست گردانى و در کار کشى
گاهم از کفر به دين باز آرى
گاهم از کعبه به خمار کشى
گاهم از راه يقين دور کنى
گاهم اندر ره اسرار کشى
گه ز مسجد به خرابات برى
گاهم از ميکده در غار کشى
چون ز اسلام منت ننگ آيد
از مصلام به زنار کشى
چون مرا ننگ ره دين بينى
هر دمم در ره کفار کشى
بس که پيران حقيقت بين را
اندرين واقعه بر دار کشى
اى دل سوخته گر مرد رهى
خون خورى تن زنى و بار کشى
بر اميد گل وصلش شب و روز
همچو گلبن ستم خار کشى
آتش اندر دل ايام زنى
خاک در ديده اغيار کشى
بويى از مجمره عشق برى
باده بر چهره دلدار کشى
غم معشوق که شادى دل است
در ره عشق چو عطار کشى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید