غزل شماره ۷۵۷

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى همه راحت روان، سرو روان کيستى
ملک تو شد جهان جان، جان و جهان کيستى
اينت جمال دلبرى مثل تو کس نديده ام
هيچ ندانم اى پسر تا تو از آن کيستى
از لب همچو شکرت پر گهر است عالمى
اى گهر شريف جان گوهر کان کيستى
بى تو چو جان و دل توى سير شدم ز جان و دل
اى دل و جان من بگو تا دل وجان کيستى
اى زده راه بر دلم نرگس نيم مست تو
رهزن دل شدى مرا روح روان کيستى
عطار از هواى خود سود و زيان ز دست داد
از پى وصل و هجر خود سود و زيان کيستى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید