غزل شماره ۶۲۸

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
در عشق همى بلا همى جويم
درد دل مبتلا همى جويم
در مان چه طلب کنم که در عشقش
يک درد به صد دعا همى جويم
از صوف صفاى دل نمى يابم
از درد مغان صفا همى جويم
از خرقه و طيلسان دلم خون شد
زنار و کليسيا همى جويم
در بحر هزار موج عشق او
غرقه شده و آشنا همى جويم
جانا به لقا چو آفتابى تو
يک ذره از آن بقا همى جويم
تا چند دوم به گرد عالم در
تو با من و من که را همى جويم
تو دست به جان من فرا کرده
من گرد جهان تورا همى جويم
تو در دل و من به گرد عالم در
بنگر که تورا کجا همى جويم
عطار شدم ز عطر زلف تو
زان عطر دگر عطا همى جويم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید