غزل شماره ۴۱۵

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
آفتاب عاشقان روى تو بس
قبله سرگشتگان کوى تو بس
ترکتاز هر دو عالم را به حکم
يک گره از زلف هندوى تو بس
آب حيوان را براى قوت جان
يک شکر از درج لولوى تو بس
جمله عشاق را سرمايه ها
طاق آوردن ز ابروى تو بس
صد سپاه عقل پيش انديش را
يک خدنگ از جزع جادوى تو بس
شيرمردان را شکار آموختن
از خيال چشم آهوى تو بس
آنکه او بر باد خواهد داد دل
يک وزيدن بادش از سوى تو بس
در ره تاريک زلفت عقل را
روشنى يک ذره از روى تو بس
درگذشتم از سر هر دو جهان
زانکه ما را يک سر موى تو بس
گر ز عطارت بدى ديدى بپوش
عذر خواهش روى نيکوى تو بس



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید