غزل شماره ۴۱۳

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
عمر رفت و تو منى دارى هنوز
راه بر ناايمنى دارى هنوز
زخم کايد بر منى آيد همه
تا تو مى رنجى منى دارى هنوز
صد منى مى زايد از تو هر نفس
وى عجب آبستنى دارى هنوز
پير گشتى و بسى کردى سلوک
طبع رند گلخنى دارى هنوز
همرهان رفتند و ياران گم شدند
همچنان تو ساکنى دارى هنوز
روز و شب در پرده با چندين ملک
عادت اهريمنى دارى هنوز
روى گردانيده اى از تيرگى
پشت سوى روشنى دارى هنوز
دلبرت در دوستى کى ره دهد
چون دلى پر دشمنى دارى هنوز
مى زنى دم از پى معنى وليک
تو کجا آن چاشنى دارى هنوز
در گريبان کش سر و بنشين خموش
چون بسى تر دامنى دارى هنوز
خويشتن را مى کش و مى کش بلا
زانکه نفس کشتنى دارى هنوز
رهبرى چون آيد از تو اى فريد
چون تو عزم رهزنى دارى هنوز



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید