غزل شماره ۲۰۳

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دست با تو در کمر خواهيم کرد
قصد آن تنگ شکر خواهيم کرد
در سر زلف تو سر خواهيم باخت
کار با تو سر به سر خواهيم کرد
چون لب شيرين تو خواهيم ديد
پاى کوبان شور و شر خواهيم کرد
چون ز چشمت تيرباران در رسد
ما ز جان خود سپر خواهيم کرد
از دو عالم چشم بر خواهيم دوخت
چون به روى تو نظر خواهيم کرد
در غم عشق تو جان خواهيم داد
سر در آن از خاک بر خواهيم کرد
چون بر سيمينت بى زر کس نديد
هر زمان وامى دگر خواهيم کرد
تا بر سيمين تو چون زر بود
کار خود چون آب زر خواهيم کرد
با جنون عشق تو خواهيم ساخت
ترک عقل حيله گر خواهيم کرد
هر سخن کانرا تعلق با تو نيست
آن سخن را مختصر خواهيم کرد
در همه عالم تو را خواهيم يافت
گر همه عالم سفر خواهيم کرد
گرچه هرگز نوحه ما نشنوى
نوحه هر دم بيشتر خواهيم کرد
تا تو بر ما بگذرى گر نگذرى
خويشتن را خاک درخواهيم کرد
بر سر کوى وفا سگ به ز ما
گر ز کوى تو گذر خواهيم کرد
چون تو مى خواهى نگونسارى ما
ما کنون از پاى سر خواهيم کرد
در قيامت با تو خواهد بود و بس
هرچه از ما خير و شر خواهيم کرد
هرچه آن عطار در وصف تو گفت
ذکر دايم را ز بر خواهيم کرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید