غزل شماره ۶۰

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
عشق را گوهر ز کانى ديگر است
مرغ عشق از آشيانى ديگر است
هرکه با جان عشق بازد اين خطاست
عشق بازيدن ز جانى ديگر است
عاشقى بس خوش جهانى است اى پسر
وان جهان را آسمانى ديگر است
کى کند عاشق نگاهى در جهان
زانکه عاشق را جهانى ديگر است
در نيابد کس زبان عاشقان
زانکه عاشق را زبانى ديگر است
کس نداند مرد عاشق را وليک
هر گروهى را گمانى ديگر است
نيست عاشق را به يک موضع قرار
هر زمانى در مکانى ديگر است
نى خطا گفتم برون است از مکان
لامکان او را نشانى ديگر است
گرچه عاشق خود در اينجا در ميان است
جاى ديگر در ميانى ديگر است
جوهر عطار در سوداى عشق
گويى از بحرى و کانى ديگر است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید