شماره ۸۸٨٢: روى تو گر بديدمى جان بتو بر فشاندمى

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
روى تو گر بديدمى جان بتو بر فشاندمى
صبرم اگر مدد شدى دل ز تو واستاندمى
چون تو درآمدى اگر غرقه خون نبودمى
بس که گهر بديدگان در قدمت فشاندمى
کاج نراندى اى صنم توسن سرکش از برم
تا ز دو ديده در پيت خون جگر نراندمى
پاى دل رميده گر باز بدستم آمدى
ترک تو کردمى و خويش از همه وا رهاندمى
نوک قلم بسوختى از دل سوزناک من
گرنه ز ديده دمبدم آب برو چکاندمى
ضعف رها نمى کند ورنه ز آه صبحدم
شعله فروز چرخ را مشعله وانشاندمى
خواجو اگر چو دود دل دست در آه من زدى
گر بزمين فرو شدى بر فلکش رساندمى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید