شماره ۸۸١١: اى پسر دامن اهل قدم از دست مده

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى پسر دامن اهل قدم از دست مده
ورت از دست بر آيد کرم از دست مده
چون کسى نيست که با او نفسى بتوان برد
برو و همدم خود باش و دم از دست مده
در فنا محو شو و گنج بقا حاصل کن
بگذر از ملک وجود و عدم از دست مده
شادى وصل اگرت دست نخواهد دادن
هجر را باش و سر کوى غم از دست مده
اگر از توبه و سالوس ندامت دارى
با نديمان بسر آر و ندم از دست مده
خرقه از پيرمغان گير و گرت دست دهد
کنج بتخانه و روى صنم از دست مده
چون يقينى که همه ملکت جم بر بادست
پشت پائى بزن و جام جم از دست مده
يار اگر طالب درد تو بود درمان چيست
از دوا روى بتاب و الم از دست مده
گر چه آن خسرو خوبان ندهد داد کسى
خاک برسر کن و پاى علم از دست مده
وگر از پاى فتادى و نشد کارت راست
آن سر زلف پر از پيچ و خم از دست مده
چون شدى معتکف کعبه قربت خواجو
در طواف آى و حريم حرم از دست مده



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید