شماره ٦٥٠: ايدل ار خواهى به دولتخانه جانت برم

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ايدل ار خواهى به دولتخانه جانت برم
ور حديث جان نگوئى پيش جانانت برم
شمسه ايوان عقلى ماه برج عشق باش
تا بپيروزى برين پيروزه ايوانت برم
گر چنان دانى که از راه خطا بگذشته ئى
پاى در نه تا به خلوتخانه خانت برم
گوهر شهوار خواهى بر لب بحر آرمت
دامن گل بايدت سوى گلستانت برم
از کف ديو طبيعت باز گير انگشترى
تا بگيرم دست و بر تخت سليمانت برم
نفس کافر کيش را گر بنده فرمان کنى
هر چه فرمائى شوم تعليم و فرمانت برم
در گذر زين ارقم نه سر که گر دل خواهدت
دست گيرم بر سر گنجينه جانت برم
گر شوى با من چوآه صبحگاهى همنفس
از دل پر مهر بر ايوان کيوانت برم
چون درين راه از در بتخانه مى يابى گشاد
مست و لايعقل درآ تا پيش رهبانت برم
ور جدا گردى ز خواجو با بهشتى پيکران
از پى نزهت بصحن باغ رضوانت برم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید