شماره ٦٢٩: اى تنم کرده ز غم موئى و در مو زده خم

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى تنم کرده ز غم موئى و در مو زده خم
وى دلم يک سر مو وز سر موئى شده کم
گر دلم باک ندارد ز غم عشق چه باک
ور غمم دست ندارد ز دل خسته چه غم
هم دل گرم گرم نيست درين ره همدل
هم دم مرد گرم نيست درين غم همدم
پيش چشمم ز حيا آب شود چشمه نيل
وانگه از نيل سرشکم برود آب بقم
اى بصد وجه رخ خوب تو وجهى ز بهشت
وى بصد باب سرکوى تو بابى زارم
چون کنم وصف جمالت که دو رويست ورق
زانکه بى خون حرامى نبود وصل حرم
از تو چون صبر کنم زانکه نگردد ممکن
صبر درويش ز الطاف خداوند کرم
خيز خواجو که چو پرگار به سر بايد گشت
هر که در دايره عشق نهادست قدم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید