شماره ٥٢٩: در جهان قصه حسن تو نشد فاش هنوز

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
در جهان قصه حسن تو نشد فاش هنوز
تو دل خلق جهان صيد کنى باش هنوز
هيچ دل سوخته کام دل شوريده نيافت
زان عقيق لب در پوش گهر پاش هنوز
باش تا نقش ترا سجده کند لعبت چين
زانکه فارغ نشد از نقش تو نقاش هنوز
تا دلم صيد نگشتى بکمند غم عشق
سنبلت سلسله بر گل نزدى کاش هنوز
گرچه فرهاد نماندست وليکن ماندست
شور لعل لب شيرين شکر خاش هنوز
چند گوئى که شدى فتنه رويم خواجو
نشدم در غمت افسانه او باش هنوز
عاقبت فاش شود سر من از شور غمت
گر به شيدائى و رندى نشدم فاش هنوز



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید