شماره ٤٨٠: دست گيريد و بدستم مى گلفام دهيد

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دست گيريد و بدستم مى گلفام دهيد
باده پخته بدين سوخته خام دهيد
چون من از جام مى و ميکده بدنام شدم
قدحى مى بمن مى کش بدنام دهيد
تا بدوشم ز خرابات به ميخانه برند
سوى رندان در ميکده پيغام دهيد
گر چه ره در حرم خاص نباشد ما را
يک ره اى خاصگيان بار من عام دهيد
با شما درد من خسته چو پيوسته دعاست
تا چه کردم که مرا اينهمه دشنام دهيد
در چنين وقت که بيگانه کسى حاضر نيست
قدحى باده بدان سرو گلندام دهيد
چو از اين پسته و بادام نديدم کامى
کام جان من از آن پسته و بادام دهيد
تا دل ريش من آرام بگيرد نفسى
آخرم مژده ئى از وصل دلارام دهيد
چهره ازرق خواجو چو ز مى خمرى شد
جامه از وى بستانيد و بدو جام دهيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید