شماره ٣٠٥: همه گنج جهان مارى نيرزد

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
همه گنج جهان مارى نيرزد
گل بستان اوخارى نيرزد
به بازارى که نقد جان روانست
رخى چون زر بدينارى نيرزد
اگر صوفى مى صافى ننوشد
بخاک پاى خمارى نيرزد
مرا گر زور و زر دارى ميازار
که زور و زر به آزارى نيرزد
خروش چنگ و ناى و نغمه زير
به آه و ناله زارى نيرزد
منه دل برگل باغ زمانه
که گلزارش به گلزارى نيرزد
فلک را از کمر بندان درگاه
کله دارى کله دارى نيرزد
در آن خالى که حالى نيست منگر
گه از شه مهره شه مارى نيرزد
مکن تکرار فقه و بحث معقول
چرا کاين هر دو تکرارى نيرزد
برون شو زين نشيمن کاندرين ملک
سرير خسروى دارى نيرزد
دواى درد خواجو از که جويم
که آن بيمار تيمارى نيرزد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید