شماره ٢٦٩: کاروان ختنى مشک ختا مى آرد

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
کاروان ختنى مشک ختا مى آرد
يا صبا نکهت آن زلف دوتا مى آرد
لاله دل در دم جانبخش سحر مى بندد
غنچه جان پيشکش باد صبا مى آرد
مرغ را گل باشارت چه سخن مى گويد
باز هدهد چه بشارت ز سبا مى آرد
مى رسد قاصدى از راه و چنان مى شنوم
که ز سلطان خبرى سوى گدا مى آرد
اى عزيزان چه بشيرست که از جانب مصر
مژده يوسف گمگشته ما مى آرد
ظاهر آنست که مرغ دل مشتاقانرا
دانه خال تو در دام بلا مى آرد
مى گشايد مگر از نافه زلفت کارش
ورنه باد اين دم مشکين ز کجا مى آرد
هندوى پر دل شوريده که دارى ز قفا
اى بسا دل که کشانت ز قفا مى آرد
خواجو از قول مغنى نشکيبد ز آنروى
هر زمان پرده سرا را بسرا مى آرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید