شماره ١٨: اى ترک آتش رخ بيار آن آب آتش فام را

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى ترک آتش رخ بيار آن آب آتش فام را
وين جامه نيلى ز من بستان و در ده جام را
چون بندگان خاص را امشب به مجلس خوانده ئى
در بزم خاصان ره مده عامان کالانعام را
خامى چو من بين سوخته و آتش ز جان افروخته
گر پخته ئى خامى مکن وان پخته در ده خام را
در حلقه دردى کشان بخرام و گيسو برفشان
در حلقه زنجير بين شيران خون آشام را
چون من برندى زين صفت بدنام شهرى گشته ام
آن جام صافى در دهيد اين صوفى بدنام را
يک راه در دير مغان برقع براندازى صنم
تا کافران از بتکده بيرون برند اصنام را
گر در کمندم ميکشى شکرانه را جان ميدهم
کان دل که صيد عشق شد دولت شمارد دام را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید