در کوچه باغات شمران

غزلستان :: شهریار :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دل شبست و به شمران سراغ باغ تو گيرم
گه از زمين و گه از آسمان سراغ تو گيرم
به جاى آب روان نيستم دريغ که در جوى
به سر بغلطم و در پيش راه باغ تو گيرم
نه لاله ام که برويم به طرف باغ تو ليکن
به دل چو لاله بهر نوبهار داغ تو گيرم
به بام قصر بيا و چراغ چهره بيفروز
که راه باغ تو در پرتو چراغ تو گيرم
به انعکاس افق لکه ابر بينم و خواهم
چو زلف بور تو انسى به چشم زاغ تو گيرم
نسيم باغ تو خواهم شدن که شاخه گل را
ز هر طرف که بچرخى دم دماغ تو گيرم
به جستجوى تو بس سرکشيدم از در و ديوار
سزد که منصب جاسوسى از کلاغ تو گيرم
حريف بزم شراب تو شهريار نباشد
مگر شبى به غلامى بکف اياغ تو گيرم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید