شماره ٢٣٥: همت زگير و دار جهان رم کمين خوشست

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
همت زگير و دار جهان رم کمين خوشست
آرايش بلندى دامن بچين خوشست
اصل ازحيا فروغ تعين نمى خرد
گل گو ببال ريشه همان با زمين خوشست
صد رنگ جان کنيست طلبکار نام را
گر وارسند کندن کوه از نگين خوشست
آتش بحکم حرص نفس کاه شمع نيسپ
افسون موم باهوس انگبين خوشست
زنقش کارخانه آثار خوب و زشت
جز وهم غير هر چه شود دلنشين خوشست
خواهى بديده قدکش و خواهى بدل نشين
سرو تو مصرعيست که در هر زمين خوشست
در عرض دستگاه نکو شد دماغ جود
دست رسا بکوتهى آستين خوشست
پستى گزين وبال رعونت نميکشد
اى محرم حيا کف پا از جبين خوشست
پا در رکاب فکر اقامت چه ميکنى
زانخانه ئى که ميروى از خويش زين خوشست
پرواز اگر بعالم انست دليل نيست
زين رند بال و پر قفس آهنين خوشست
با شمع گفتم از چه سرت ميدهى بباد
گفت آن سرى که سجده ندارد چنين خوشست
(بيدل) بطبع سبحه هجوم فروتنى است
رسم ادب در آينه داران دين خوشست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید