شماره ٢٧: زآتش رخسار که ساغر گرفت

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
زآتش رخسار که ساغر گرفت
خانه آئينه چو من در گرفت
کو پر و باليکه به آن کو رسد
نامه گرفتم که کبوتر گرفت
عشق وفا ميطلبد چاره چيست
بار دل از دل نتوان برگرفت
؟؟ چقدر رغبت طفلانه داشت
بال و پر ناله بشکر گرفت
ناله نخيزد زنى بوريا
طاقت ما پهلوى لاغر گرفت
بحر بطوفان رضا ميطپيد
کشتى ما هم کم لنگر گرفت
چاره بخورشيد قيامت کشيد
دامن ما خشک شدن تر گرفت
ما همه زين باغ برون رفته ايم
رنگ که پرواز ته پر گرفت
(بيدل) از اعجاز ضعيفى مپرس
لغزش من خامه بمسطر گرفت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید