شماره ٣٣: دل بوى او سحر ز نسيم صبا نشنيد

غزلستان :: هاتف اصفهانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دل بوى او سحر ز نسيم صبا نشنيد
تا بوى او نسيم صبا از کجا شنيد
بيگانه گفت اگر سخنى در حقم چه باک
اين مى کشد مرا که ازو آشنا شنيد
رازى که با تو گفتم و آنجا کسى نبود
غير از من و خدا و تو، غير از کجا شنيد
دل سوخت بر منش همه گر سنگ خاره بود
غير از تو هر که حال مرا ديد يا شنيد
فرخنده عاشقى که ز دلدار مهربان
گر حرف مهر گفت حديث وفا شنيد
پيغام حور نشنود از خازن بهشت
گوئى کز آشنا سخن آشنا شنيد
نشنيدى اى دريغ و نديدى که از کسان
هاتف چها ز عشق تو ديد و چها شنيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید