منم دلم میخواد از خدا همین رو بپرسم ، چرا باید یا دزد بود و .لبریز ناز و نعمت یا کارمند بود و پر از فقر و حسرت !!!!
خدایا چرااااااااااااا؟؟؟؟؟؟
من در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۹۹ نوشته
هر کسی خدا رو دید سلام منو هم بهش برسونه....
جواب این سوال رو هم ازش بپرسین به منم بگید....
پیمان ۷۵ در تاریخ ۱۱ اسفند ۱۳۹۹ نوشته
کار خدا بی حکمت نیست اگه آزخدا چیزی میخواهید که به شما نمیده چون یه حکمتی داره هرچقدر هم محتاج باشی اما از آیندت خبر نداری پس نباید ناشکری کنیم قبل هرچیزی که آزخدا بخوای اول بگو خدایا اول جنبه چیزیو که من میخوامو ب من بده چون کسی که جنبه نداشته باشه دنیارم بهش بدی عرض چند روز نابودش میکنه
ناشناس در تاریخ ۱۷ فروردین ۱۴۰۰ نوشته
خدا سلام چطوری جون مادرت این دنیا که پاره شدیم لااقل اون دنیا ما گرسنه ها رو مراعات کن
جواد عبدلی در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۴۰۰ نوشته
پسر عالی بودی
حداقل اینجور جواب اون سوال ناجور حضرت بابا طاهرو میگیریم
نفس در تاریخ ۲ اردی بهشت ۱۴۰۰ نوشته
خدایا این همه غم وغصه چیه که به من دادی مردیم از بس بدبختی کشیدیم
ناشناس غم گین در تاریخ ۴ اردی بهشت ۱۴۰۰ نوشته
منم دلم خیلی گرفته واقعا چرا بعضیا تو ناز و نعمتن بعضی بدختا هم مثل من از ساده ترین چیزای زندگی محرومن؟
دوست در تاریخ ۱۲ اردی بهشت ۱۴۰۰ نوشته
عزیزبرادرمن وشما برای رضای خداچکارکردیم رل بنده ای راشادکردیم به کسی که از منوشما گرفتاری بیشتری داره کاری کردیم خدا را بران بنده بخشایش است که خلق ازوجودش دراسایش است بیا برای رضای خالق مون یک گام برداریم خدا هم کمک مان خواهد کرد
آشنای غم در تاریخ ۶ خرداد ۱۴۰۰ نوشته
نظر من این که خدایی که دم از عدالت میزنه چرا خودش عادل نیست یکی را هرچی میخاسته براش مهیا کرده ولی یکی هم هر چقدر التماس کرده به درگاهش انگار موقع نعمتهاش فراموشش کرده
کسی مثل هیچکس در تاریخ ۷ خرداد ۱۴۰۰ نوشته
کار خوبه خدا درست کنه.....
ناشناس در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ نوشته
لعنت به زندگی که دیگه بریدم اسیر دنیایی هستم که کاش فقط خدا یه لحظه صبر وطاقت منو هم میدید .....
ف ن در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ نوشته
چرا خدا به دل بنده وضع خوبش نمینداز که کسی که کنارش دار جون میکنه وزندگی می کند کمک کنه مگه نگفته گره ی کار بندگانم به وسیله بنده دیگری باز میکنه
ایرج نجفی جانباز جسمی وشمیایی در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۰ نوشته
سلام این بیت عارف وارسته را خوب معنی کنید دنیا فقط برپایه مال ثروت نیافریده توجه فرمایید توتاریخ خیلی پولداران امدن رفتن تنها چیزی که ماندگاری کارهای نیک خداپسندانه ممکن صاحب مال ثروت بشید. معایب معنوی هست قابل اشکار نیست. بس بگو رضایم به رضایی توخالق هستی. شکر
نوری اسدی در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۰ نوشته
آیا بچه های کوچک سیستان وبلوچستان باید چکاری انجام دهند ک از تشنگی نمیرند؟؟؟
ناشناس در تاریخ ۲۹ تیر ۱۴۰۰ نوشته
من به خاطر داده ها و نداده از خدا ممنونم چون فقط حکمت کارهای ما را خودش میدونه من خودمو میگم بعضی وقتا فکر میکنم اول باید ظرفیت یک نعمت را داشته باشم بعد به آ ن برسم با این حال از خدا میخوام هیچ کسی را شرمنده خانواده نکنه
اکبری در تاریخ ۷ شهریور ۱۴۰۰ نوشته
راضیم به راضی او
خدایا به جوانان رحم کن .روزشان برسان .پدر ومادر درپیش فرزندان .و مهمان شرمنده نکن
بنده چه قدرتی دارد غیر از دعا .خدایا دعاهایمان را مستجاب بفرما
علی در تاریخ ۱۲ مهر ۱۴۰۰ نوشته
اون افرادی که میگن راضی به رضای خدا هستیم و یا اگر نداده یه حکمتی هست و صلاح در ندادن هست.اصلا درک نمیکنم حرفشون رو،طرف واقعا نون و آب و نیاز های اولیه برای زنده ماندن رو نداره،این دیگه چجور صلاح و حکمتی هستش؟؟؟
سید علی اکبر خدایی در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۰ نوشته
باسلام
من سید علی اکبر خدایی هستم پدر بنده (آقای سید جعفر خدایی) در رابطه با این دوبیتی بابا طاهر، حکایتی جالب را تعریف میکنند
بابا طاهر را وقتی در طی الارض به آسمان بالا میبردند در یکی از آسمان ها دید فرد محتشم و مالداری همه جوره امکانات و غذا برایش میسر است ولی او به آنها ناز میکند و در جا یا آسمانی دیگر فرد فقیر را میبیند که در دست های پرخونش تکه نانی دارد و در حال گاز زدن به آن است
سریع این دوبیتی را میخواند
اگر دستم رسد بر چرخ گردون.....
وقتی به آسمان بالاتر میرود چیز های دیگری مشاهده میکند و فی البداهه میسراید
اگر دستم رسد بر چرخ افلاک
گریبان فلک را میدهم چاک
به یک دستم بگیرم دامنش را
به یک دستم بریزم بر سرش خاک
ندا از آسمان رسید که از همان جا برگردانیدش به زمین
کوچیک مردم ایران در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۰ نوشته
سلام
هم وطنهای عزیزم
فکر کنید خدایی نیست وبه جایی امید نبندید وفقط به خودتون ایمان داشته باشید .حتی اگر بیکار بودید درمنزل نمانیدچون حرکت برکت میاره .باوجدان وانسان وسالم ومتحرک باشیم.
آرزوی بهترینهارو براتون دارم
محمدرضا خومم (ارنستو غیراند) در تاریخ ۱۳ دی ۱۴۰۰ نوشته
قربون خدا برم خدا عقل داده شعور داده و بهینه استفاده کن ازش خداوند عادل ومهربانه
نظر خودم و نظر بعضی ها رو هم نوشتم
اینکه خدا داده یا نداده همش یک راز افرینش تا قیامت خوب باشیم خوب بکاریم خوب برداشت کنیم
محمد رضا هستم التماس دعا
ناشناس در تاریخ ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ نوشته
واقعا در شگفتم در کار خداوند متعال ،یکی را داده صد ناز و نعمت يکی در فلاکت و بدبختی دست و پا می زند، حال اينها در اين دنيا معلوم است، در آخرت چگونه خواهد بود؟
ناشناس در تاریخ ۲۲ بهمن ۱۴۰۰ نوشته
سلام برهمه،عزیزان سختی وتنگناهای زندگی درسته سخته،اماماافریده خداهستیم یه نگاه به زندگی اولیاخدابندازیم که چه کشیدن؟صاحب یک کارخانه دههاجوروسیله میسازه،امایکی رودورنمیندازه،خداهم ماروبنابرمصلحتی که خودداندافریده،سفیدوسیاه وفقیرودارابراش فرقی نداره،بنده بایدبندگی کنه وبس،این نظرحقیربوددرافرینش ما
ashkan sasani55 در تاریخ ۱ فروردین ۱۴۰۱ نوشته
خداوندا در خدایت هیچ شکی نیست
لیک ،این شرط خدایی سرکار نیست
...
خواهشا تا امکانش هست مطالعه کنید خرافه بس است
ناشناس در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۱ نوشته
داستانش این که خدا بخواد به بنده اش زلم کند یاد خدارو ازش میگیر آنقدر بهش میده که یادخدارا نکنه
ع.خ در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۴۰۱ نوشته
خدا گر زحمت ببندد دری
زحمت گشاید در دیگری
بعد هر سختی آسانی هست
بعضیا چنان ثروت دارند اما آسایش ندارند که آرزو می کنند یه شب سرشون رو راحت بزارن رو بالشت
بعضیا هم فقیر هستند ولی چنان آرامشی دارند که اونایی غنی هستند به حالشون غبطه می خورند.
خدایا شکرت بابت اینکه می توانم حرف بزنم بشنوم راه بروم دستهایم را تکان بدهم...
این ها خودش نعمتی هست که بعضیها از آن محروم هستند پس شکر گذار خدا باشیم
ناشناس در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۱ نوشته
مستاجرم پول پیشم خیلی کم هیچ جا رو نمیتونم اجاره کنم دوتا بچه دارم،دوماه دیگه وقت قرار داد خونه است،نمیدونم قراره چه بلایی سرم بیاد......
مریم در تاریخ ۲۶ مهر ۱۴۰۱ نوشته
منم خدا رو خیلی دوست دارم ولی تو بعضی حکمتهاش آدم واقعا میمونه
ناشناس در تاریخ ۸ آبان ۱۴۰۱ نوشته
به نظر من خداعقل داده وبه خودادم وتلاش ادم بستگی داره داشته هاش هرچی بیشتر تلاش کنی بیشترپیشرفت میکنی البته منظورم از تلاش فقط جسمی نیست فکر ادمم باید کارکنه
ناشناس در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۱ نوشته
در این درگه که گه گه که که که که شود ناگه مشو غره به امروزت که از فدا نهی اگه. ............. اگر یه سر به بیمارستان سرطانیها و یتیمخونه ها و کارتون خوابها بزنیم بعضی هاشون تا ناز و نعمت بودن به دلایل بسیاری به این روز افتادن در طول عمرم دیدم افرادی که واقعا تلاش کردن تلاششون به ثمر رسیده و موفق بودن حالا هی من بشینم از خدا ایراد بگیرم اول خودم رو بسنجم چقدر تلاش کردم بعد ایراد بگیرم چه بسا ندادهاش بهتر از داده هاش هست که خدایی نخواسته تو نکبت نیفتیم این به سر من اومده
علی میرزازاده در تاریخ ۱۹ دی ۱۴۰۱ نوشته
سلام یعنی اینایکه همشون به حر نحوی پول دارن جنبه پولم دارن به خدا منم میتونم مواد بفروشم ودزدی کنم نه کوریم ونه شل خدایا این چه مساوات وبرابریه یکی جلوی سگش تو ایران گوشت میندازه ویکیم مثل کارگرای عزیز وزحمت کش باز نشسته تامین اجتماعی پول خرید پای مرغم ندارهپس نتیجه میگیریم که خدا نبود گشتم نبود نگرد نیست
بنده خدا در تاریخ ۱۵ بهمن ۱۴۰۱ نوشته
سلام خداجون
خسته شدم از بس شرمنده زن وبچه شدم.تمومش کن...
خسته،بریده... در تاریخ ۱۵ بهمن ۱۴۰۱ نوشته
ازبس امروز و فردا کردم خسته شدم.چقدر میتونم این کا رو بکنم وچقدر زن وبچم باید تحمل کنند.
محسن در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۴۰۱ نوشته
جام می و خون دل هر یک به کسی دادند،
در دایره ی قسمت تا باد چنین بادا
ناشناس در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۲ نوشته
سلام هم وطن عزیز
من شوهرم کارگره خیلی زندگی سختی داریم اما با همه وجود به خداوند بزرگ ایمان دارم میدونم هرلحظه حواسش به ما هست هدف ما آدما از اولش هم این دنیا نبوده که به خاطرش ازخدا دل بکنیم درک میکنم شرایط بد اقتصادی کل دنیارو درگیر کرده خیلیا شرمنده خانوادشون شدن ودارن اذیت میشن به خاطر این از روی عصبانیت ناشکری خدارو میکنن اما همه اینها گذرا وموقتیه
از خدا میخوام مشکلات شما عزیزان هم حل بشه
موفق باشید
زن زندگی... آزادگی، عفت،حیا
ش.ب در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۲ نوشته
من تلاش کردم قناعت کردم محرومیت کشیدم ولی امید داشتم شاید زندگی نکردم ولی نتیجه تلاش و قناعت و صبرم را دیدم ، خدا هم معجزاتی را برام نشان داد ، خداوند الرحمن راحمینه
پلین و ابجی در تاریخ ۲۰ تیر ۱۴۰۲ نوشته
نمیدونم اون که بالاست کیه و چقدر بزرگه ولی از وقتی خودمو شناختم خدا بهم بزرگ داد و اگه بگم قدرشونو ندونستم دروغ گفتم چون درب خونم بیریا باز بود و از کلفت و نوکر و فامیل همه تو خونم سیر و خدا هم میداد و ۲۵ سالگی تکمیل و لبریز بودم اونم از همه چی بهترینش ولی وقتی شریکت امانت دار نباشه و ما فقط به فکر دارا شدن اخر همه کارمونو در حکم وظیفه میدونند و تا جون داشتند بردند و خوردند ولی دل من اخ نکرد ولی بعد ۳۵ سال فقط حقوق دولت شد و کسانی که میبردند دستشون کوتاه و شدند دشمن شریک دست به خیانت و دزدی از زندگی خودش به نفع خانواده طمع کار و پول خونه بدلیل نقل مکان رسید دست همدست شریک خیانت کار و نزدیک تر از همه بهش تیر خلاصی رو زد و پول منزل شد خونه برای فرزند تازه عروس شده باجناق و اخر فرزندان شدند بچه طلاق و شریک خیانت کارم شد کلفت روزگار و مرد با سی سال خدمت عادلانه شد تنهای روزگار و در اخر اعتماد بجز خودت دوم پروردگار
ناشناس در تاریخ ۷ بهمن ۱۴۰۲ نوشته
نظرات خوبی گذاشتین مصتحویض شدیم
شعر بابا طاهر انتقادی بوده چون بعد این فکر خلع درجه شده از مقام که داشته