در غزل

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: جام جم

افزودن به مورد علاقه ها
مطرب، آخر تو نيز شادم کن
زان فراموش عهد يادم کن
گر چه هرگز نکرد ياد از ما
آن پريچهره ياد باد از ما
ياد او کن، ولى به نام دگر
تا بنوشيم يک دو جام دگر
چون در آورديش به پرده راز
جز حديثش مگوى و پرده مساز
ور غزل خواهد آن رميده غزال
غزل اوحدى بخوان در حال
گر چه او دلفروزتر باشد
سخن ما بسوزتر باشد
ورچه او ساکنست و آهسته
من به خدمت دوم کمر بسته
او به تن حکم کرد و فرمان نيز
من دلش ميکنم فدا، جان نيز
من شکايت کنم ولى به نياز
او حکايت کند سراسر ناز
او چو دشمن همى کند زارم
من به شادى که: دوستى دارم
من غمش ميکشم به صد زارى
او مرا ميکشد به سر بارى
من کنم ياد ازو خلف گردم
او کند ترک من، تلف گردم
گر کشيدم به زلف او دستى
مست بودم، مگير بر مستى
دوش مى جستم از لبش کامى
چون بمن داد ازين نمط جامى
ننشستم چو تيزرو بودم
که به اين باده در گرو بودم
درد من خور، که صاحب دردم
تا بدانى که من چه ميخوردم؟
جام مى يافتي، ز دست مده
تو خودش نوش کن، به مست مده
مى کزو هست قطره و مردى
چون توان دادنش بهر سردي؟
پير ما باش و شيشه پر مى کن
چون نهم جام آن نگار از دست؟
من کزين گونه رند باشم مست
پاى غم را به ساغرى پى کن
مستم از گفتگوى عام چه غم؟
عاشقان را ز ننگ و نام چه غم؟
جرعه اى مى ز جام من در کش
تا به جاويد مست ميرو و خوش
گر شود مجلس تو زين مى گرم
بعد ازينت ز کس نيايد شرم
چه نهى پيش پخته باده خام؟
پخته را نيز پخته بايد جام
اندکى گر بنوشى از جامم
بشناسى که پخته يا خامم
اوحدي، اين سخن دراز کشيد
شب تاريک پرده باز کشيد
اندرين شهر چون ظريفى نيست
وز حريفان ما حريفى نيست
تا بنوشيم ساغرى باهم
برهيم از وجود خود ما هم
لاجرم جام خويش مينوشيم
جامه بر جام خويش ميپوشيم
تو مبين اينکه نقل کم دارم
اين نگه کن که «جام جم » دارم
خوان نقل بهشت آن منست
حور محتاج نقل خوان منست
زاده نيستيست هستى من
پادشاهيست تنگدستى من
خوردم از عشق ساغر ريزان
ميروم اينک اوفتان خيزان
گر تو بر من ستم کنى ور داد
منم و عشق، هر چه بادا باد!
باشد از عشق قوت مردان
آب و نان چيست؟ قوت بى دردان
دايه دل چو سرفرازم کرد
عشق داد وز شير بازم کرد
اى که اندر شکست ما کوشى
آشتى کن، چو جام ما نوشى
گر چه کوتاه ديده اى بامم
دور کن سنگ طعنه از جامم
خانه تاريک و وقت بيگاهست
ره بگردان، که چاه در راهست
تشنه اي، گرد جوى و چاه مگرد
راه جويى کن و ز راه مگرد
آب ازين چشمه سبيل بنوش
باده زين جام سلسبيل بنوش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید