شماره ٤٣٧: مده در جوش گل چون لاله از کف ميگسارى را

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
مده در جوش گل چون لاله از کف ميگسارى را
که نعل از برق در آتش بود ابر بهارى را
ندارد ديده پاک آبرويى پيش او، ورنه
به شبنم مى دهد گل منصب آيينه دارى را
قيامت مى کند در ترکتاز ملک دل، گويا
ز طفل شوخ من دارد فلک دامن سوارى را
بيابان گردى مجنون ز نقصان جنون باشد
که سنگ کودکان باشد محک کامل عيارى را
گهر گرد يتيمى را دهد در ديده خود جا
به چشم کم مبين زنهار گرد خاکسارى را
اگر از پرتو خورشيد روى دل طمع دارى
مده چون شبنم از کف دامن شب زنده دارى را
چه سازد سختى دوران به جان سخت ما صائب؟
ز تيغ کوه پروا نيست کبک کوهسارى را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید