شماره ٥٥: کجروى بال و پر سيرست بد کردار را

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
کجروى بال و پر سيرست بد کردار را
راستى سنگ دل رفتار باشد مار را
کاش بند حيرتى بر دست گلچين مى گذاشت
آن که مى بندد به روى من در گلزار را
هر سرى دارد درين بازار سوداى دگر
هر کسى بندد به آيين دگر دستار را
مى کند از طوق قمرى دام ها در خاک، سرو
تا به دام آرد مگر آن سرو خوش رفتار را
رشته ها همتاب چون شد، زود مى گردد يکى
با ميان اوست پيوند دگر زنار را
اين سر زلف پريشانى که دارد بوى گل
مى کند ناسور، زخم رخنه ديوار را
يا خط عنبرفشان، يا زلف مشکين مى شود
پاى رفتن نيست دود آتش رخسار را
از فروغ گوهر خود، زود صائب راز عشق
مى گذارد نعل در آتش لب اظهار را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید