شماره ٣٤: حسن بى پروا به فرمان هوس باشد چرا؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
حسن بى پروا به فرمان هوس باشد چرا؟
برق عالمسوز در زنجير خس باشد چرا
باده پر زور، کار سنگ با مينا کند
مست را انديشه از بند عسس باشد چرا
تا هوا ابر و چمن پر گل بود، از زهد خشک
آدمى در چار ديوار قفس باشد چرا
دامن غواص پر گوهر شد از پاس نفس
اينقدر غافل کس از پاس نفس باشد چرا
تا به خاموشى توان سنگ نشان گشتن، کسى
در قطار هرزه نالان چون جرس باشد چرا
تا کسى دريا تواند گشتن از ترک هوا
چون حباب پوچ در بند نفس باشد چرا
آن که کوه قاف چون عنقا بود يک لقمه اش
بر سر خوان ها طفيلى چون مگس باشد چرا
اين جواب آن غزل صائب که مى گويد حکيم
تا نفس باشد، کسى بى همنفس باشد چرا؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید