شماره ٣٢: صوفيان بردند از ره چشم جادوى ترا

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
صوفيان بردند از ره چشم جادوى ترا
در کمند وحدت آوردند آهوى ترا
آستين افشانى بى جاى اين تردامنان
کرد محتاج شرارى شعله روى ترا
تندباد بى اصول چرخ ارباب سماع
خصم تمکين ساخت نخل قد دلجوى ترا
زود باشد قرب اين پشمينه پوشان، همچو خط
در نظرها زشت سازد روى نيکوى ترا
ترسم آخر ذکر خير اختلاط اين گروه
بر زبان ها افکند لعل سخنگوى ترا
شرط دلسوزى است جان من، که صائب گاه گاه
بر فروزد از نصيحت آتش خوى ترا



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید