شماره ٢٥١: اى سروناز رونق بستان ما توئى
اى سروناز رونق بستان ما توئى
اى نور ديده شمع شبستان ما توئى
از بار غم چه غم چو توئى دستگير ما
وز درد دل چه باک چو درمان ما توئى
ما را بر آنچه حکم کنى اعتراض نيست
ما بنده ايم و حاکم و سلطان ما توئى
فرمان ما برند سلاطين روزگار
گر گوئيم که بنده فرمان ما توئى
گفتم بطره تو شبى کز تطاولت
ديوانه ايم و سلسله جنبان ما توئى
احوال ما بدوست بگو مو بمو از آنک
واقف ز حال زار پريشان ما توئى
اى يوسف مسيح دم از پيش ما مرو
کارام روح و روح دل و جان ما توئى
کنج دل حسين نشد جاى هيچکس
مانند گنج در دل ويران ما توئى
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده