شماره ١٦٦: تا بسوداى تو از راه دراز آمده ايم

غزلستان :: منصور حلاج :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
تا بسوداى تو از راه دراز آمده ايم
ناز ميکن که بصد گونه نياز آمده ايم
نازنينى تو اگر ناز کنى ميرسدت
ما گدايان بنياز از پى ناز آمده ايم
از غمت سوخته و طالب درمان نشده
با تو در ساخته و از همه باز آمده ايم
سينه پرداخته از غير ز غيرت آنگاه
در حريم حرمت محرم راز آمده ايم
گر بيابيم طواف حرم کعبه رواست
کز سر صدق و صفا سوى حجاز آمده ايم
از تو شاهى و ز ما بندگى درگاهت
بهر حاجت بدر بنده نواز آمده ايم
طاق ابروى تو طاق است بخوبى زانرو
تا در آن طاق چو زاهد بنماز آمده ايم
باز کن پرده ز رخ زانکه در خانه دل
کرده بر غير تو اى دوست فراز آمده ايم
رشته شمع دل از آتش عشقت چو حسين
سالها سوخته با سوز و گداز آمده ايم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید