شماره ٨١: بهار و عيد ميآيد که عالم را بيارايد

غزلستان :: منصور حلاج :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
بهار و عيد ميآيد که عالم را بيارايد
وليکن بلبل دل را نسيم يار ميآيد
دلى کز هجر گل روئى چو لاله داغها دارد
شميم وصل اگر نبود ز باغ و روضه نگشايد
اگر بى دوست جنت را بصد زينت بيارايند
بجان دوست کاندر وى دل عاشق بياسايد
در و ديوار جنت را بآه دل بسوزانم
اگر دلدار اهل دل در او ديدار ننمايد
چو نور جان هر مقبل صفائى دارد اين منزل
ولى بى وصل اهل دل دلم را خوش نميآيد
جمال طلعت جانان تواند ديد مشتاقى
که او آيينه دل را ز زنگ غير بزدايد
حسين ار دوست جانت را بناز و عشوه ميسوزد
ترا بايد رضا دادن بهر چه دوست فرمايد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید