شماره ٤٤

غزلستان :: ناصر خسرو :: قصايد

افزودن به مورد علاقه ها
گويند عقابى به در شهرى برخاست
وز بهر طمع پر به پرواز بياراست
ناگه ز يکى گوشه ازين سخت کمانى
تيرى ز قضاى بد بگشاد برو راست
در بال عقاب آمد آن تير جگردوز
وز ابر مرو را به سوى خاک فرو خواست
زى تير نگه کرد پر خويش برو ديد
گفتا «ز که ناليم؟ که از ماست که بر ماست »



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید