گفت بارى نطق سگ کو بر درست
نطق مرغ خانگى کاهل پرست
گفت موسى هين تو دانى رو رسيد
نطق اين هر دو شود بر تو پديد
بامدادان از براى امتحان
ايستاد او منتظر بر آستان
خادمه سفره بيفشاند و فتاد
پارهاى نان بيات آثار زاد
در ربود آن را خروسى چون گرو
گفت سگ کردى تو بر ما ظلم رو
دانهى گندم توانى خورد و من
عاجزم در دانه خوردن در وطن
گندم و جو را و باقى حبوب
ميتوانى خورد و من نه اى طروب
اين لب نانى که قسم ماست نان
ميربايى اين قدر را از سگان