دفتر سیم از کتاب مثنوی

غزلستان :: مولوی :: مثنوی معنوی
مشاهده برنامه «مثنوی معنوی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
همچنان کاينجا مغول حيله‌دان
گفت مي‌جويم کسى از مصريان
مصريان را جمع آريد اين طرف
تا در آيد آنک مي‌بايد بکف
هر که مي‌آمد بگفتا نيست اين
هين در آ خواجه در آن گوشه نشين
تا بدين شيوه همه جمع آمدند
گردن ايشان بدين حيلت زدند
شومى آنک سوى بانگ نماز
داعى الله را نبردندى نياز
دعوت مکارشان اندر کشيد
الحذر از مکر شيطان اى رشيد
بانگ درويشان و محتاجان بنوش
تا نگيرد بانگ محتاليت گوش
گر گدايان طامع‌اند و زشت‌خو
در شکم‌خواران تو صاحب‌دل بجو
در تگ دريا گهر با سنگهاست
فخرها اندر ميان ننگهاست
پس بجوشيدند اسرائيليان
از پگه تا جانب ميدان دوان
چون بحيلتشان به ميدان برد او
روى خود ننمودشان بس تازه‌رو
کرد دلدارى و بخششها بداد
هم عطا هم وعده‌ها کرد آن قباد
بعد از آن گفت از براى جانتان
جمله در ميدان بخسپيد امشبان
پاسخش دادند که خدمت کنيم
گر تو خواهى يک مه اينجا ساکنيم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید