دفتر اول از مثنوی

غزلستان :: مولوی :: مثنوی معنوی
مشاهده برنامه «مثنوی معنوی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
از خدا جوييم توفيق ادب
بي‌ادب محروم گشت از لطف رب
بي‌ادب تنها نه خود را داشت بد
بلک آتش در همه آفاق زد
مايده از آسمان در مي‌رسيد
بي‌شرى و بيع و بي‌گفت و شنيد
درميان قوم موسى چند کس
بي‌ادب گفتند کو سير و عدس
منقطع شد خوان و نان از آسمان
ماند رنج زرع و بيل و داس‌مان
باز عيسى چون شفاعت کرد حق
خوان فرستاد و غنيمت بر طبق
باز گستاخان ادب بگذاشتند
چون گدايان زله‌ها برداشتند
لابه کرده عيسى ايشان را که اين
دايمست و کم نگردد از زمين
بدگمانى کردن و حرص‌آورى
کفر باشد پيش خوان مهترى
زان گدارويان ناديده ز آز
آن در رحمت بريشان شد فراز
ابر بر نايد پى منع زکات
وز زنا افتد وبا اندر جهات
هر چه بر تو آيد از ظلمات و غم
آن ز بي‌باکى و گستاخيست هم
هر که بي‌باکى کند در راه دوست
ره‌زن مردان شد و نامرد اوست
از ادب بر نور گشتست اين فلک
وز ادب معصوم و پاک آمد ملک
بد ز گستاخى کسوف آفتاب
شد عزازيلى ز جرات رد باب



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید