غزل

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: منطق العشاق

افزودن به مورد علاقه ها
ز جام عاشقى مستم دگر بار
بريدم مهر و پيوستم دگر بار
به دام عاقلى افتاده بودم
ز دام عاقلى جستم دگر بار
ز عشقت توبه کردم، چون بديدم
ترا، آن توبه بشکستم دگر بار
وجودم نيست گشت از عشق، تا تو
نپندارى که من هستم دگر بار
مرا معذور دار، ار بر خروشم
که هم ديوانه، هم مستم دگر بار
ز دم در دامنت دست، ار بگيرى
درين بيچارگى دستم دگر بار



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید