شماره ٢١٥: مهوشان در نظر کج نظرانند، دريغ!

غزلستان :: هلالی جغتائی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
مهوشان در نظر کج نظرانند، دريغ!
انجم انجمن بى بصرانند، دريغ!
از گرفتارى احباب ندارند خبر
خوبرويان جهان بيخبرانند، دريغ!
گلعذاران، که نمودند رخ از پرده ناز
چون صبا هم نفس پرده درانند، دريغ!
چشم ما پر در و لعلست، ولى سيمبران
چشم بر لعل و در بد گهرانند، دريغ!
ما نخواهيم بجز خيل بتان يار دگر
ليک اين طايفه يار دگرانند، دريغ!
همچو عمر از صف عشاق روان ميگذرى
عاشقان عمر چنين ميگذرانند، دريغ!
تازه شد داغ هلالى ز غم لاله رخان
همه داغ دل خونين جگرانند، دريغ!



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید