شماره ٢٠٢: آنکه از آب حيات آزرده مى گردد تنش

غزلستان :: هلالی جغتائی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
آنکه از آب حيات آزرده مى گردد تنش
کى توان ديدن بروز جنگ غرق آهنش؟
آنکه بر دوشش گرانى مى کند جيب قبا
چون روا دارد کسى بار زره بر گردنش؟
خوش نباشد در قباى آهنين آن سيمتن
اى خوش آن روزى که بينم در ته پيراهنش!
آن تن پاک از لطافت هست چون آب حيات
غالبا موج همان آبست شکل جوشنش
حيف باشد زخم تير او بچشم دشمنان
چشم زخم دوستان بادا نصيب دشمنش!
نعل بر شکل هلالى پاى اسبش بوسه زد
کاشکى بودى هلالى نيز نعل توسنش!



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید