شماره ٦٣: مرا ز عشق تو صد گونه محنت و المست

غزلستان :: هلالی جغتائی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
مرا ز عشق تو صد گونه محنت و المست
هزار محنت و با محنتى هزار غمست
اگر چه با من مسکين بسى جفا کردى
زياده ساز جفا را، که اين هنوز کمست
تويى حيات من و من ز فرقتت بيمار
بيا، که يک دو سه روزى حيات مغتنمست
بيا و بر سر بيمار خود دمى بنشين
مرو، که آنچه تمناى تست دم بدمست
کرم نمودى و بر جان من جفا کردى
ز جانب تو مرا هر چه ميرسد کرمست
بزير پاى تو افتاد و خاک شد عاشق
اگر چه خاک شد، اما هنوز در قدمست
هلالى از سر کويت وداع کرد و برفت
تو زنده باش، که او را عزيمت عدمست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید